- کیفیتdvd rip
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان۱۰۳ دقیقه
هاجر، همسر رضا علمدار، باردار نمیشود...
برای دسترسی به آرشیو سایت باید اشتراک داشته باشید ، قیمت ماهیانه : فقط 15 هزار تومان | برای آموزش فعالسازی حساب روی دکمه روبرو کلیک کنید.
هاجر، همسر رضا علمدار، باردار نمیشود...
مصطفي كه فاطمه را به عنوان همسر آينده خود انتخاب كرده با مخالفت غلام و دار و دسته اش مواجه مي شود. غريبه اي به نام سيدمرتضي به كمك مصطفي مي آيد و با غلام و نوچه هايش درمي افتد . يكي از نوچه هاي غلام خود را با چاقو زخمي و مصطفي را ...
مردی به دختری علاقه دارد و برای رسیدن به وصال او به هر کوششی دست میزند و در این راه حتی به خودش نیز رحم نمیکند و بالاخره در شب عروسی با تیغ موکت بُری خود را اَخته میکند...
سید مرتضی به زری علاقه دارد؛ اما پدر زری، میرزا یحیی، که در تجارت ورشکست شده، دخترش را به عقد میرزا اسدالله درآورد تا او را از ورشکستگی نجات دهد. زری خود را میکشد. مرتضی، پس از مرافعه با اسدالله، راهی پایتخت میشود. او...
شهرزاد با تصمیم مادرخوانده اش فرنگیس با جشن با هرمز مخالفت میکند، و با رها کردن ثروتی که پدرش برای او به ارث گذاشته از خانه میگریزد و به فریدون که کافه ای را اداره میکند، پناه میبرد. او بچهای به دنیا میآورد و فریدون به دلیل وابستگی شهرزاد به فرزندش قصد دارد از او سوءاستفاده کند. شهرزاد میگریزد و...
منوچهر و دوستش احمد سازندهٔ فیلمهای تبلیغاتی هستند. مدیر عامل موسسهای که آن دو در آن جا کار میکنند به آنها اعتراض میکند که فیلمهای تبلیغاتیشان ضعیف و فاقد جذابیت است. آن دو برای یافتن سوژه و تقویت تکنیک کارشان چند شب و روز را در محل کار به مشورت میگذارنند که ...
عمال سفارت خانهٔ روس و انگلیس و امنیههای قوای مرکزی روزگار را بر مردم تنگ کردهاند. محمودخان، که منشی سفارت انگلیس است، از کار در سفارت خانه انگلیس استعفا میدهد و به مردم میپیوندد و آنها را علیه انگلیسیها و قوای مرکزی میشوراند. میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر میکند و مردم به ادارهٔ دخانیات حمله میبرند و ...
در آغاز سده ۱۴ (خورشیدی) در خانوادهای اشرافی، بزرگ خانواده -خانم بزرگ- فوت میکند. وارث او، خانم کوچک، دختری افلیج است. بر سر تصاحب ثروت خانوادگی بین اتابک (ناپدری خانم کوچک)، کنیزک، دایه، و برادرزادههای ناپدری مناقشه درمیگیرد و ...
عصمت از شوهرش مرتضی طلاق گرفته و قصد دارد با علی به شهر دیگری برود…
نسیم با مادرش ننه رقی در خانه ای عمومی زندگی میکنند. دختری به نام بدری، که در همان خانه کار میکند، به نسیم علاقه دارد و …