- کیفیتmkv
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان۱۰۸ دقیقه
در بانکوک تصمیم شومی گرفته میشود. باید بیست تن هروئین برای توزیع در مدارس، دانشگاهها و حتی، جبهههای جنگ به ایران حمل شود. اما …
برای دسترسی به آرشیو سایت باید اشتراک داشته باشید ، قیمت ماهیانه : فقط 15 هزار تومان | برای آموزش فعالسازی حساب روی دکمه روبرو کلیک کنید.
در بانکوک تصمیم شومی گرفته میشود. باید بیست تن هروئین برای توزیع در مدارس، دانشگاهها و حتی، جبهههای جنگ به ایران حمل شود. اما …
دو تن از اعضای «سازمان مجاهدین» در یک خانه تیمی پناه گرفتهاند. یکی از آنها نسبت به مواضع فکری وسیاسی سازمان تردید دارد، اما دیگری همچنان بر ادامه راه راسخ است آن دو به دنبال حادثهای خیال میکنند که به محاصرة نیروی انتظامی گرفتار شدهاند، تلاش میکنند تا اسناد درون سازمانی را در آتش بسوزانند و با نیروهایی که به آنها هجوم آوردهاند مقابله کنند. در این کشاکش ...
جوانی مشهور به حسن مطرب برای دزدی وارد خانهای میشود. در خانه مجاور روحانی ای به نام توحید با موعظههای خود گروهی از اهالی محل را بر ضد نظام سلطنتی میشوراند. پلیس امنیتی برای دستگیری توحید به محله هجوم میآورد. در این میان حسن نیز بازداشت میشود و در زندان ...
محمد علی پس از دو سال به زادگاهش بازمیگردد. قنات ده خشک شده و ساکنانش به کاروانسرای زیارتگاهی پناه بردهاند. علت خشک شدن قنات چاه عمیقی است که فرد متمکنی به نام (کربلایی علی) در حریم قنات حفر کرده. محمد علی تصمیم میگیرد قنات کور شده را لایروبی کند. عقیل، دوست دورة کودکی او، و پدر سالخورده اش، که مقنی کار آزمودهای است، محمد علی را یاری میدهند. کلبعلی در صدد حفر چاه عمیقتری برمی آید، کش مکش آغاز میشود و سرانجام ...
حسین عطاردی با همسرش، فخری و پسرش، در خانهٔ قدیمی پدر زندگی میکند. او و همسرش کارمند بانک اند. فخری با تهیهٔ وام مسکن به اصرار به حسین میقبولاند که خانهٔ پدری را بفروشند و در یک مجتمع آپارتمانی، در حومهٔ شهر ساکن شوند. پدربزرگ مخالف است. آنها ...
هالی یک روستا به دو گروه بالادهی و پایین دهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکردة نعمتیها نمکزار خود را به کدخدا، که به دشمنی و کینة بین دو گروه دامن میزند می فروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی (مسافرکش) حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیش تر میشود. در این میان کدخدا...
خلیل سمندر، کارگر یک کارگاه تولیدی، شیفته دوچرخه سواری و عضویت در باشگاه ایران جوان است. او با وساطت هوشنگ، رئیس باشگاه ایران جوان به عنوان ذخیره وارد باشگاه و در مسابقهای اول میشود. اما به دلیل ناراحتی قلبی از شرکت در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران، باز میماند. در همین زمان...
در روزهای انقلاب مردی زخمی به خانه دختری جوان به نام روجا، که با مادر نابینایش زندگی میکند، پناه میبرد. پدر روجا در مبارزه با مأموران حکومت کشته شدهاست و روجا تصور میکند که مرد زخمی قاتل پدرش را از پا درآورده است، اما...
«نسیم» (محرم زینالزاده) پناهندهٔ افغانیست که به پاکستان پناه برده است. «نقره»، همسر او سخت بیمار و نیازمند عمل جراحی است ولی او هزینهٔ لازم برای درمان او را ندارد. وی برای تهیهٔ مخارج عمل بهدنبال کار میرود ولی کافی نیست. مرد دورهگردی (اسماعیل سلطانیان) که میداند نسیم در گذشته قهرمان دوچرخهسواری بوده، به او...